ای خدااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا
من که رفتم زود بخوابم، پس چرا خوابم نبرد؟ گفتم خیر سرم کارامو انجام بدم. اینم از آخرش...
خدا کلید قفل کار آدمو به دست کسی نده... هیچ کس...
اعصابم کاملا به هم ریخت...
یادم باشه فردا تو کوه یه داد بلند بکشم. نه دوتا...
یکی برای خودم...
یکی هم از طرف اون کسی که فکر میکنه: بابا عجب گیری افتادما...
یه نکته و خبر مهم:
1- من به احساسات همه احترام می ذارم...
2- می خوام شر خودمو از سر همه کم کنم. حتی مامان...(یه خودکشی اما تدریجی....یه تسلیم شدن کامل...دیگه از مقاومت خسته ام...)
هم جالبه هم حداقل بقیه راحت می شن...
سلام
وبلاگ خوبی دارین
فقط اگه از عکس استفاده کنیین بهتر هم میشه
راستی اگه دوست داشتین میتونیم تبادل لینک کنیم